ثبت نام نکردن از دختر دانش آموز به خاطر حفظ حجاب در ماسال!
عکس ها را گذاشتم روی میز، خانم مدیر بی برو و برگرد عکس ها رو به سمتم پرت کرد و گفت: خانم این چه عکسیه؟ چرا عکس با حجاب آوردین؟!
به گزارش
ماسال نیوز، به مناسبت آغاز سال تحصیلی جدید، خاطره جالب زیر که مربوط به
یکی از دانش آموزان دختر سال 1350 در مدرسه پروین اعتصامی ماسال است تقدیم
می شود به تمامی دختران دانش آموز:
ما یه
خانواده پرجمعیت مذهبی بودیم که در روستای لُنگ ماسال زندگی می کردیم و از
قدیم الایام که یادم میاد همیشه پدر بزرگ و پدرم در خصوص مسائل شرعی مثل
نماز و روزه و .. مقید بودند. البته مقید به معنی اینکه سعی می کردند مسائل
را رعایت کنند.
پوشش زنها در روستا البته آن زمان با الان مقداری متفاوت بود.
با اینکه فرستادن بچه ها به مدرسه مثل الان زیاد مرسوم نشده بود و خانواده
ها اصرار چندانی برای فرستادن بچه ها به مدرسه نداشتند اما بابای ما همه
بچه ها رو به مدرسه فرستاد.
تا جایی هم که بچه ها درس خوندند ازشون حمایت هم کرد.
درباره ثبت نام در مدرسه، قبل از چهارم ابتدایی تقریبا خاطره ای ندارم اما
اتفاقی که برای ثبت نام کلاس چهارم برای من و خواهرم افتاد باعث شد این
خاطره جالب تو ذهنم بمونه.
مهر ماه سال 56 بود. من برای چهارم ابتدایی و خواهر بزرگترم برای پنجم باید ثبت نام می کردیم.
اون روز آقامون (بابا) همراه ما نیومد.
عکسهامون رو به خانم مدیر تحویل دادیم.
خانم هنوز عکسها رو نگرفته به سمتمون پرت کرد و گفت: این چیه آوُردین؟عکس باید بدون روسری باشه!
آبجی جواب داد: اما آقامون گفته فقط با روسری عکس بگیرید.
خانم با عصبانیت جواب داد: برید فردا با آقاتون بیاید.
فردای آن روز من و آبجی با آقامون رفتیم مدرسه پروین اعتصامی.
آقا به خانم مدیر گفت چرا بچه های من رو ثبت نام نکردی؟ و خانم هم با عصبانیت مشکل عکس ها رو پیش کشید.
آقا خیلی عصبانی شد و سر خانم مدیر داد و فریاد زد که چه معنی دارد که عکس
بدون روسری می خواهید. البته برای آقامون روسری گذاشتن خیلی مهم بود. از
طرف دیگه هزینه عکسها هم زیاد بود و برای ما خیلی سخت بود دوباره عکس
بگیریم. هرچند اگه پول هم داشتیم بابا اجازه نمیداد این طور عکسی رو
بگیریم.
اون روز، مدرسه موندیم ولی بعدا تا چند روز، خانم با ما بد تا می کرد.
یعنی بعضی روزها بخاطر حجاب ما رو از مدرسه بیرون می کرد تا اینکه با گذشت
یکی دو هفته کم کم مجبور شد ماها رو قبول کنه.
اون روزها تو مدرسه پروین اعتصامی ماسال فقط من و خواهرم بین بچه ها روسری و مقنعه داشتیم.
از بین معلم ها هم فقط خانم مومنی که معلم قرآن بود و از رشت می اومد روسری داشت و مابقی خانم ها روسری و مقنعه نداشتند.
انتهای پیام/