سرافرازی امت مسلمان در گرو وحدت
زمانیکه مسلمانان در غرب، از اسپانیا گذشته و به جنوب فرانسه رسیدند زنگ خطر جدی برای اروپاییان به صدا درآمد که با طرح و اجرای نقشه شوم تفرقه افکنی بین امت اسلامی، ابتدای موجب فروپاشی قدرت آنان و سپس به قهقرا کشاندن آنان شد.
حسین پندی- در حالی که اسلام ستیزی و قتل عام مسلمانان خاصه در خاورمیانه روز بروز افزایش می یابد، اختلاف افکنی بین مذاهب اسلامی نیز کماکان با قدرت و شدت ادامه دارد. فجایعی که در فلسطین اشغالی و بویژه در باریکه غزه رخ داده قلب هر انسان آزاده ای را با هر ایده و اعتقاد به درد آورده و نیز اثباتی است بر ددمنشی موجودی که خود را انسان متمدن نام نهاده. «به راستی ما انسان را به نیکو ترین شکل آفریدیم*آنگاه او را به پست ترین مراتب بازگردانیدیم»(1).
سازمان های جهانی و بدتر از همه اغلب حکمرانان منطقه که بناحق در ممالک
اسلامی قدرت را در دست دارند، در خدمت جهان خواران و زورگویان با سکوت
ناجوانمردانه این جنایات هولناک را نادیده گرفته و با حمایت های مادی و
معنوی خود نیز سبب تقویت گروه های شیطانی چون «داعش» شده اند. حال اگر
قدری دقیقتر به این وقایع بنگریم ریشه اصلی نابسامانی ها را در تضعیف و
پراکندگی سرزمین های اسلامی و مسلمانان خواهیم یافت.
بسیاری از ما داستان مشهور پدری که بعنوان مهمترین وصیت خود با چند
قطعه چوب به فرزندان خود از قدرتی که در اتحاد بین آنها نهفته است سخن می
گفت به یاد داریم و با مرور تاریخ اهمیت این پند پرارزش را به ویژه از صدر
اسلام تا به امروز بهتر و واضح تر لمس می نماییم، آن زمان که سروری و بزرگی
مسلمانان از جهات گوناگون در نظر دوست و دشمن تحسین بر انگیز بوده و هست
که موجب مباهاتست.
آنچه بسیار تاسف بار است بخاطر آوردن دورانیست که مرزهای بلاد اسلامی در
پهنه گیتی از هر سو گسترش پیدا کرده بود و زمانیکه مسلمانان در غرب، از
اروپای شرقی فراتر رفته به اسپانیا و سپس به جنوب فرانسه رسیدند زنگ خطر
جدی برای اروپاییان به صدا درآمد که با طرح و اجرای نقشه شوم تفرقه افکنی
بین امت اسلامی، پس از فروپاشی قدرت آنان تبعات آن از قرنها پیش تاکنون
باعث شده مسلمانان به قهقرا کشانده شوند زیرا خوف آمریکا و اروپا احیای
دوران عظمت دنیای اسلام است.
همچنین خاورمیانه، شاهرگ حیاتی اقتصاد دنیا
می بایست بهر ترتیب تحت سیطره غرب باشد و اصلی ترین علت تاسیس دولت
صهیونیستی نیز در این منطقه ایجاد تفرقه بیشتر بین مسلمانان، غارت کردن
ثروتهای خدادادی آنها و اعمال سیاست های ظالمانه و جهان خواری مستکبران روی
زمین است. به شهادت تاریخ، اروپایی ها در جنگهای صلیبی به بهانه مذهب و با
نام جهاد علیه کفار؟!! به سوی مشرق زمین تاخت و تاز آغاز کرده و از گنجینه
های عظیم علمی، مادی و معنوی بهره ها گرفتند که بی تردید نقطه عطف بزرگی
برای ترقی اروپاییان بوده است.
آیا هنوز وقت آن نرسیده به خود آمده و به جنگ هفتاد و دو ملت خاتمه
دهیم و در حالیکه غربیها روز بروز برای اتحاد بیشتر بین خود و غارت مردم
بقیه دنیا تلاش می کنند ما نیز به فکر وحدت بین مذاهب و بازگشت عظمت اسلام و
مسلمانها باشیم؟
کشتارهایی را که متاسفانه طی قرنها بین برادران دینی
ایجاد شده هر قدر غم انگیز باشد به فراموشی سپرده و به اختلافات مذهبی و
سیاسی که بین ما برپا کرده اند بیاندیشیم که با این دسیسه استعمارگران قرن
ها هر دو گروه را چپاول نموده، اگر وحدت بین تشیع و تسنن به عنوان تفکر
ممکن و منطقی نیست جهت اتحاد بین مسلمانان شیعه و سنی صمیمانه تلاش کنیم.
در دین مبین اسلام به رغم آنکه خداوند تبارک و تعالی چند بار در مصحف شریف
در مورد تفرقه و عوافب آن هشدار داده (2) و پیامبر عظیم الشان(ص) نیز
فرموده «اگر در دین اختلاف کنند،جزء حزب ابلیس می شوند» و هم اینکه «اختلاف بین علمای ما رحمت است» اما افسوس که پراکندگی و شاخه های زیادی
میان ما ایجاد شده و اختلاف فی مابین منجر به جنگها و کشتارهای بی رحمانه
گردیده است و هرگروه، دیگری رابه دلایل گوناگون متهم و محکوم کرده و می
کنند طوری که هدف اصلی دین دست خوش تفرقه و احساسات شده است.
با توجه به این حقیقت که وحدت در تفکر، مرگ اندیشه است پس بهتر نیست این اختلاف نظر را به علما سپرده تا انشا ا...در صلح و صفا به نتایج مثبت برسند و بقیه برادران در راه وحدت تلاش کنند؟ حال با این همه خود را مسلمان می دانیم اما دستور خدا و پیامبرش را به فراموشی سپرده ایم؟!
جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه چو
ندیدند حقیقت ره افسانه زدند(3)
با نهایت تاسف باید اذعان داشت در گوشه و کنار میهن اسلامی ما نیز
این تضاد آشکار است و حتی در برخی نقاط، هنوز هم عده ای با اهانت به بزرگان
اهل سنت، از جمله برپایی جشن سوزاندن آدمک ... به این اختلافات دامن
میزنند در حالیکه به صراحت در قرآن کریم از توهین به مقدسات مشرکین منع شده
ایم (4) چه رسد به جریحه دارکردن احساسات برادران اهل سنت و نیز اگر ما
خود را شیعه امیرالمومنین علی(ع) بدانیم لازمست مشی آن بزرگوار را الگو
قرار دهیم، در جنگ صفین زمانیکه شنید سربازانش با الفاذ خشن و دور از ادب
با نیروهای معاویه برخورد کردند فرمود «دوست ندارم که شما فحاش باشید»(5)
و این در حالی است که با دشمنی چون معاویه در جنگ است که نقش او، پدر و
فرزندش در اسلام مثال زدنی است.
ما خود را شیعه علی(ع) می دانیم اما آیا
حقیقتاً در راه آن بزرگوار گام بر می داریم یا برخلاف آن؟ او ربع قرن را
برای وحدت میان مسلمانان لب به سکوت بست و ناملایمات را تحمل نمود که به
اعتقاد عده ای از بزرگان اهمیت این دوره کم از ارزش 23 سال مبارزه آن رادمرد
در راه مکتب نبود. اینکه او با حفظ عقاید و ادعاهای بر حقش علیه مخالفان
خود شمشیر نمی کشد باید معنایی داشته باشد؟!
با این امید که علمای محترم شیعه و مسئولان دلسوز و متعهد خاصه در این برهه از زمان با جدیت بیشتری به این مهم بپردازند و تنها به سمینار و جلسات تقریب مذاهب بسنده نکنند، انشاا... تعالی.
توضیحات:
1-سوره تین آیات 4و5
2-از جمله : سوره آل عمران آیات103 و 105--- سوره انعام آیه159--- سوره مومنون آیات53و 54--- سوره شوری آیات 13و 14
3- از دیوان خواجه شیراز (رحمت ا... علیه) با توجه به حدیث نبوی که :\" پس از من دین اسلام 72 شاخه خواهد شد\"
4- سوره انعام آیه 108
5- خطبه 206 نهج البلاغه
مطلب مرتبط: