نوروز و آئینهای باستانی ایرانیان در تلش بزرگ «تاسکوه، ماسال و شاندرمن»
تقی اسکندری تاسکوه: مردم تاسکوه تالش به ماه اسفند هود (hud) می گویند که با آفتاب به تدریج گرمای (âftâb bahud) بهود خورشید به جان زمین می رود و برف ها دردشت ها و دامنه ها شروع به آب شدن می کند.
مردم سختکوش و تلاشگر قبل ازرسیدن نوروز بنا به یک سنت دیرینه و باستانی
با آداب و آیین های ویژه با شادی و امید برای رسیدن سالی پر خیر و برکت به
پیشواز نوروز می روند.
خانه تکانی
زنان و دخترانی که
کارهای خانه را با دقت و سلیقه خاصی به عهده دارند درروزهای نزدیک عید وقتی
به هم می رسند با گفتن جملات و عباراتی نوید رسیدن بهار و مهیاشدن برای
استقبال از آن را به هم می دهند.
(bečyn âčyn karda ra) بچین آچین کرده ره؟ »برگردان:خانه و کاشانه ات را تمیزومرتب کرده ای؟
آخه دم عیده دَه پرچین آپرچین کرده ره، یا نکری» «آخه عید نزیکه»
(âxe dame aida da parčyn âparčyn karda ra yâ nekary âxe aid nezyka).
برگردان : نزدیک عید است خانه تکانی کرده ای یا نه؟ عید می رسد.
خانه تکانی و دورریختن وسایلی که مربوط به فصل سرد واخموی سال است، نوعی
پیشواز کامل از نوروز محسوب می شود که همه اعضای خانواده تمیز و مرتب
کردن اثاث واسباب خانه و همین طور چیدن آ ن به صورت دسته جمعی را با شور و
شوق انجام می دهند.
(vyڑur âlâva) ویشور آلاوه
یکی
از آیین هایی که در گذشته در همه شهرها و اکنون دربرخی از روستاها قبل
از رسیدن ماه نوروز انجام می شود، رنگ کردن دیوارها و کف خانه با گِل مخصوص
است که به جای رنگ کنونی کاربرد دارد.
<< آلاوه >>
نوعی خاک رس مرغوب است که در مناطقی از تاسکوه به رنگ قرمز آجری و
نارنجی وجود دارد. این خاک را از معدن به خانه می آورند، می کوبند و با
مقداری متناسب سبوس گندم (کاه) یا شلتوک برنج و آب مخلوط می کنند و خوب هم
می زنند و بعد ازآماده شدن با جاروی محلی نرم و تازه، دیوارها را با این
رنگ طبیعی و خوش نما می پوشانند تا سیاهی ها و پلیدی ها از آن دور شود.
بعضی از مردم بنا به یک رسم کهن در پایان کار با جاروی آغشته به گل در
سه جای سقف چوبی خانه می زنند و علامتی کنار هم می گذارند که به این کار
(xâtuny noڑany geza) گزه خاتونی نشونی می گویند.
این علامت و
نشانه مخصوص چهارشنبه خاتون است که در سطور مربوط به چهارشنبه سوری و
درباره حضور موجود خیالی (چهارشنبه خاتون) در باورهای مردم تالش از آن
سخن خواهیم گفت.
بعد از رنگ کردن تمام خانه (دیوارها، کف ها، نرده های بالکن و راه پله) نمایی جدید و خیلی زیبا پیدا می شود.
حلوای عید، یا به زبان تالشی «دَنگیه حلبا» پیام آور نوروز باستان در سرزمین کهن و پهناور تالش، ماسال و شاندرمن
تالش ها برای تهیه حلوای عید نوروز اهمیت زیادی» حلبا سازی قائلند که در
گویش تالشی به آن می گویند که درپخت این حلوای خاص وخوشمزه باز هم بانوان و
دختران خانه با شور زیاد و سلیقه سعی می کنند که این خوردنی مخصوص عید،
خوشرنگ، خوشمزه و با عطر و بوی اشتها برانگیزازکار درآید. سه نوع حلوای
محلی در تاسکوه و اغلب روستاها و شهرهای تالش سفره عید را زینت می دهد:
(ڑakaryya halbâ) شکرییه حلبا
(duڑâvyya halbâ) دپِ شاوییه حلبا
(zyiavaryya halbâ) زیه برییه حلبا
شکرییه حلوا را با شکر، روغن، آرد برنج، مغز گردو و ادویه های خاص محلی درست می کنند. ضخامت این حلوا حدود یک سانتیمتر است.
برای تهیه دشاوییه حلبا به جای شکراز شیره (دوشاب) خوش طعم خرمالو (وحشی
یا همان میوه درخت خرمندی) استفاده می شود که رنگ آن قهوه ای متمایل به
خرمایی است.
تالشی ها زیه برییه حلبا را خیلی دوست دارند و آن را
خوشمزه تراز دو نوع دیگرمی دانند وازآن زیاد تعریف می کنند. در این حلوا
به مقدار کافی کره گاوی می ریزند و آن را به صورت ورقه نازک درمی
آورند.
درست کردن حلوای مخصوص عید در تالش برخلاف حلواهای متداول در مناطق دیگر ایران آسان نیست و به مهارت و تجربه و تلاش نیاز دارد.
مواد اولیه حلوا را بعد از چنگ زدن به صورت چانه خمیر در می آورند و بعد
آن را در هاون مخصوص محلی می گوبند. به این هاون، دنگ و کوپون می گویند
که از تنه درختان خیلی (danga kupun) مقاوم ساخته می شود و به صورت
استوانه است. درختانی مانند: افرا – کِکَم – کیش ( شمشاد ) و سق
(آزاد).
برای کوبیدن چونه حلوا دو خانم و همچنین آقایان در دو طرف هاون
چوبی می نشینند و به نوبت آن را می کوبند تا کاملاً نرم و ترد شود. ابتدا
خمیر کوبیده شده را روی تخته چوبی به شکل دایره پهن می کنند و بعد باچاقوی
تیزاز محل دو قطر عمود بر هم آن را می برند که دایره به چهار بخش تقسیم می
شود و هر قسمت مثلثی است که یک ضلع آن صاف نیست.
در این مرحله موادی
چون مغز گردو، ادویه و دیگر افزودنی ها را که قبلاً خرد و نرم کرد ه اند
روی آن می ریزند بعد تکه های بریده شده را در داخل ظرف مخصوص پخت روی هم
می چینند که به این ظرف می گویند «تاس» یا «پاتیل».
مراسم
حلواسازی از اوایل اسفند شروع می شود و چون کار یک یا دو نفر نیست، به
صورت دسته جمعی شروع می شود . گاهی در مراسم پخت حلوا مهمانی هم می دهند.
koly čârڑamba کلی چهارشمبه
در غروب روز سه شنبه هرخانواده آماده می شود که آیین چهارشنبه سوری را درخانه برگزار کند. یک نفر
در پشت بام یا (kolaڑ) هفت دسته ساقه برنج (کلش) در حیاط خانه به فاصله
دو تا سه متری قرار می دهد و آن را آتش می زند. هر یک از اعضای خانواده سه
تا چهارمرتبه از روی آن کپه های آتش می پرد و این شعرگونه را می خواند:
«کلی کلی چارشمبه کنه سالی ببه تازه سالی بوهه»
(koly koly čârڑamba kana sâly boba taze sâly buha).
برگردان: چهارشنبه سوری، چهارشنبه سوری سال کهنه را ببر سال نو را بیاور.
«کلی کلی چهارشمبه چمه درد و بلا ببه امرا سقه جان بوهه »
(koly koly čârڑamba čama dard u balâ amarâ saqa jân buha).
برگردان: چهارشنبه سوری درد و بلای ما را ببر تن سالم را بیاور .
در بار آخر می ایستد و رو به آتش نیت می کند و با صدای بلند می خواند:
چمه زردی اشته شِن
اشته سری چمه شِن
برگردان: زردی و رنجوری ما از آن تو
سرخی و گرمی تو از آن ما
بعد از پریدن و شعرخوانی برای شادی بیشتر و هیجان رسیدن سال نو، مشعل های کوچکی از چوب و آتش
چهارشنبه سوری را به نیت آمدن شادی و خرمی و گرمی در خانواده به هوا پرتاب می کنند.
غذای چهارشنبه آخر سال
در شب چهارشنبه سوری غذاهایی خاص درست می کنند که مجموع آن هفت مورد است:
(vâڑa târa) 1 واشه تاره
(panir âbre) 2 پنیر آبره
(âbreڑta mâi) 3 آبرشته مایی
(vanjoma târa) 4 ونجومه تاره
5 ماست محلی
6 کره محلی
7 سبزیجات محلی
کدبانوی خانه سعی می کند در تهیه این غذاها از سبزی های کوهی و خودرو
که در ماه اسفند سبز می شود استفاده کند . بعضی ها چند روز مانده به
چهارشنبه سوری برای چیدن علف (واش)که در تهیه غذاها ی خاص چهارشنبه مورد
نیاز است ، به دشت و صحرا و جنگل می روند.
وقتی شام
شب چهارشنبه آخر سال آماده شد، بانوی خانه قبل از این که کسی به شام
مخصوص این شب دست بزند مقداری پلا (پلو) در یک دوری (بشقاب) می ریزد
وازهمه خورشت هاهم مقداری به آن اضافه می کند و به ایوان خانه می برد
ودرجایی بلند به نام می گذارد. (tajar) تجر در بخش سفید کردن خانه
با گِل گفتیم که بعد از
تمام شدن رنگ آمیزی اتاق ها وایوان، درسقف چوبی خانه باجاروی مخصوص که باآن دیوارراسفیدکردند،
در سه نقطه کنار هم علامتی می گذارند .
درباورهای کهن مردم آمده است که چهارشنبه خاتون (بانوی چهارشنبه ) در شب
چهارشنبه آخر سال به تمام خانه های مردم آبادی سر می زند. وقتی می بیند که
همه جای خانه تمیز و مرتب و آماده برای رسیدن نوروز است وعلامت روی سقف
خانه هم وجود دارد .
خوشحال می شود و با خوشرویی و دل خوش به غذای مخصوصی که برایش درتجرگذاشته اند، دستی می زند (تبرک می کند).
بعد برای تمام اهل خانه دعای خیر می کند تا در سال نو، سالم و تندرست باشند و با خوشی زندگی کنند.
یکی از باورهای مردم تاسکوه ماسال در شب چهارشنبه سوری درباره
نشاء سیر است که می گویند جوانه د انه های سیر دراین شب از جایش برای رشد
حرکت می کند.
بعضی ها در صبح روز چهارشنبه بیدارمی شوند، به طرف
رودخانه(نهر)کنار روستا می روند، درآنجا سه تا هفت مرتبه ازروی جوی آب می
پرند ومی خوانند:
(dard u bala baba) درد و بلا ببه (salâmaty buha)سلامتی بوهه برگردان: درد و بلا دور شود و سلامتی بیاید .
عیده گردش (عید دیدنی)
بچه ها در صبح عید قبل از این که هوا کاملاً روشن شود، در دسته های پنج
تا 10نفری به کوچه ها و محله ها می روند و به خانه اقوام و همسایه ها وارد
می شوند.
بعضی ها به بچه ها که برای تبریک سال نو به خانه آنها رفته اند، شیرینی، میوه، تخم مرغ و یا حلوا هدیه می کنند .
مردم آبادی هم برای دید وبازدید وعید دیدنی به خانه اقوام، بستگان و
همسایه ها می روند و معمولاً برای صرف ناهار ظهر عید به خانه بزرگ طایفه
دعوت می شوند .
عبارات و اصطلاحاتی که مردم در موقع عید دیدنی به کار می برند:
براجان (کیلَه جان ) اشتَه عید مبارک
هزار عیدون بوینی
اشته دَه دَه نَه
اشتَه نَه نَه نَه
اشتَه برورُونَه
اشتَه فامیلونَه
برگردان: برادرجان(دختر جان)عیدت مبارک هزاران عید را ببینی
با پدر و مادرت
با برادران و خواهرانت
با تمام اقوام و بستگانت
به کسی که نوعروس یا تازه داماد درخانه داشته باشد می گویند:
هزاران عیدون بوینی اشته تازه گشَه نَه
هزاران عیدون بوینی اشته تازه زمانَه
برگردان: هزاران عید ببینی با تازه عروس و تازه دامادت
امّا تازه داماد وقتی می خواهد بعد ازتحویل سال نو به خانه پدر همسرش
برود، قبلاً خبر می دهد تا برای اجرای مراسم (خشابندون) آماده باشند.
در مراسم خشابندون ( اولین باری که داماد در خانه والدین دختر بعد از
عید نوروز وارد می شود ) پدر نوعروس هدایایی برای زوج جوان آماده می کند
که وجود دو چیز آن از جمله سنت های مرسوم و کهن (ڑir masta vara) است:
بره شیرمست (شیرمسته وره و کله قند (قندَه کلّه).
پدر دختر برای در اختیار داشتن یک بره شیرمست (یک ساله) و خوش رنگ یک یا دو ماه قبل ازعید باید سفارش بدهد یا از دامدارها بخرد.
درآیین خشابندون داماد وعروس جوان را عد ه ای از اقوام نزدیک همراهی می کنند.
لازم به یاد آوری است جوانانی که نامزد عقد شده دارند به رسم خشابندون
به خانه پدر دختر می روند و البته هدایایی هم نصیب شان می شود. گاهی ممکن
است دو بار بیشتر برای یک جوان مراسم خشابندون اجرا شود یا (بستگی به طول
دوران نامزدی دارد).
سفره عید
در سفره مخصوص عید در تالش این اقلام مشاهده می شود که پایه تشکیل سفره نوروز است:
قرآن مجید، آینه، سبزی (چند خزانه سبزه گندم و جو)، قیچی، چند بشقاب حلوای محلی، تخم مرغ رنگ شده، شیرینی و آجیل.
باتشکر از همکاری آقای مهندس سید مومن منفرد – یاسر علیجانی پورحسینی و ابراهیم قلی پور
در تهیه عکس و همچنین با تشکر از خدمات کامپیوتری سجاد محمدی نیلاش و خانم زینب بخشنده سیاهمرد در تنظیم این مجموعه